loading...
سایت عاشقانه لحظه های خوش من و تو
*♥*♥*نویسنده سایت ما باشید*♥*♥*



سلام به سایت خودتون خوش اومدید

شما میتونین با فعالیت در انجمن و با گرفتن

و جمع کردن لایک،مدیریت انجمن رو برعهده بگیرن

کاربر برتر ما در انجمن باشید




ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلدل نوشته ها و مطالب عاشقانه خود را درلحظه های خوش من و توبه صورت رایگان منتشرکنیدویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلشما عزیزان میتوانید  عاشقانه های خودتون در لحظه های خوش من و تو به اسم خودتون بین هزاران بازدید کننده به اشتراک بگذارید!ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلبرای ارسال نوشته های خود به لینک زیر مراجعه کنید

و بعد از نوشتن متن خود و ارسال آن مطالب شما کمتر از یک روز در صفحه نخست سایت قرار خواهدگرفتویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلارسال پست جدید  کلیک کنویرایش پروفایل






آخرین ارسال های انجمن
roya22.ir بازدید : 357 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (1)

مـــــن

به عشق تو صبح ها چشم باز میکنم

به عشق تو نفس میکشم

به عشق تو راه میـــــــروم

به عشق و با یاد تو شب ها به خواب میروم

به عشق تو زنـــــــده ام ...

مــــن

بی تــــو و عشـــــقت ..

هیــــــچـم .. هیــــــچ .. !!

roya22.ir بازدید : 347 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (1)

مى خواهى بروى ؟
بهانه مى خواهى ؟
بگذار من بهانه را دستت دهم
برو و هرکس پرسید بگو :
لجوج بود ، همیشه سرسختانه عاشق بود
بگو فریاد مى کرد ، همه جا فریاد مى کرد که فقط مرا مى خواهد
بگو دروغ مى گفت ، مى گفت هرگز ناراحتم نکردى
بگو درگیر بود ، همیشه درگیر افسون نگاهم بود
بگو بی احساس بود ، به همه فریادها ، توهین ها و اخمهایم فقط لبخند میزد
بگو او نخواست
نخواست کسى جز من در دلش خانه کند . . .

roya22.ir بازدید : 318 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (0)

ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺣﺎﻟﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ...

ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...

roya22.ir بازدید : 340 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (1)

 

فکرشو کن...

یه روزی داریم دست تو دست هم تو خیابون راه میریم...

بچه مونم تو بغلمونه...

اونایی که مارو میبینن میگن:

اینا بالاخره ازدواج کردن...

roya22.ir بازدید : 474 چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 نظرات (4)

هیچی نفهمید ..باران نفهمید ...لکه ی خون رو نه روی شلوارم نه روی تخت ندید !
خداروشکر ..

ملحفه رو از روی تخت چنگ زدم تا یه بلایی سرش بیارم ... پشتم به در بود که در به طور ناگهانی باز شد .. این وحس کردم کاملا ..باترس برگشتم وبه باران که با چشمای نیمه خندون زل زده بود به چشمام رو در روشدم ! ...یه قدم اومد جلو ، ملحفه رو توی دستم فشردم ... روبروم ایستاد ...

برای خوندن ادامه قسمت دوازدهم رمانم به ادامه مطلب برین

نظز یاد تون نره دوستای من

roya22.ir بازدید : 324 چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

لبخند کج ومعوجی تحویلش دادم وگفتم : آخه شما خیلی تابلو بودید .. معلوم بود یه کرمی دارید!!

بچه ها زدن زیر خنده ... لبخند ریزی زدم ...

-حب کی قلیون میچاقه ؟؟

برای خوندن ادامه قسمت یازدهم رمانم به ادامه مطلب برین

نظز یاد تون نره دوستای من

roya22.ir بازدید : 423 چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

کتاب وبستم وهلش دادم طرف باران ..
لبخند قشنگی روی لبش بود .. من اگه جدی جدی حسام بودم باران ومیگرفتم ... ازبس خانومه ... توتمام این مدت سرشو بالا نیاورد ..

ایمان درست کنارم نشست .. محسن لبخند زنان اومد به طرفم وباهام دست داد ...

-خوبی داشم ؟؟

برای خوندن ادامه قسمت دهم رمانم به ادامه مطلب برین

نظز یاد تون نره دوستای من

roya22.ir بازدید : 366 چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

*یک هفته بعد *

باگیجی سرجام نشسته بودم ...زنگ خورده بود ومن هنوز به عقربه های ساعت خیره بودم ....قصدنداشتم تکون بخورم ...صدای قدماش وشنیدم ... اومد کنارم ..

-نمیخوای بیای ؟؟

-....

سکوت کردم .. حرفی نداشتم بزنم .. داشتم حرفامو توی ذهنم حلاجی میکردم ... اگه به همه ی سوالام جواب بده ...
اگه به سوالام جواب بده من میرم پیششون ..

برای خوندن ادامه قسمت نهم رمانم به ادامه مطلب برین

نظز یاد تون نره دوستای من

 

roya22.ir بازدید : 631 چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 نظرات (1)

باشوق زیاد غذامو خوردم ... خبری از ون بغض لعنتی نبود ...ومن چقدر راحت بودم وقتی بغض نداشتم ...

کیفمو نگاه کردم ..
برای سه سال کار کرده بود ... وای خدا ... کیفم داره پاره میشه ... نه ..نه الان نه ..

برای خوندن ادامه قسمت هشتم رمانم به ادامه مطلب برین

نظز یاد تون نره دوستای من

 

roya22.ir بازدید : 502 چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 نظرات (0)


صدامو ریز کردم وادامه دادم : که دخترم !!

اخماش باز شد و بالبخند گفت : به خاطر همین اینجوری میکنی ؟ نه نفهمیده نترس ..

زد روشونه ام وادامه داد : بیخیل حسی جون .. منم قول میدم مِن بعدحواسم وجمع کنم !

برای خوندن ادامه قسمت هفتم رمانم به ادامه مطلب برین

نظز یاد تون نره دوستای من

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
*♥*سلام عزیزان*♥* به سایت من خوش اومدین*♥* لحظه های خوشی را برای شما آرزومندم*♥* بهترین سایت عاشقانه*♥*
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما از ما چه می خواهید
    حمایت کنید از ما

    http://up.roya22.ir/up/roya2/Pictures/baner/banerasli/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A%20%D8%AA%D8%A8%D9%84%D9%8A%D8%BA.gif

    برای حمایت از ما 

    و دسترسی سریع به سایت ما

    کد زیر در امکانات سایت خود بزارید


    امکانات سایت
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/a9d262b96c86.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del22.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del33.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/9cd69f85be4d.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del55.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del222.png

    خانه تکونی

    خانه تکانی

    برای خانه تکانی دلم
    امروز وقت خوبی ست 
    چه سخت است پاکیزه کردن همه چیز
    اززدودن خاطره های کهنه گرفته
    تا شستن گردوغبار دلتنگی...
    روی طاقچه های تنهایی
    آه ! ای خدا! خانه تکانی چه سخت است!!!        
                    "م.بهنام"

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1873
  • کل نظرات : 808
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1969
  • کاربران آنلاين
  • 01.raymondundet
  • 02.thomassem
  • آی پی امروز : 144
  • آی پی دیروز : 128
  • بازدید امروز : 978
  • باردید دیروز : 1,003
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 5,841
  • بازدید ماه : 18,467
  • بازدید سال : 85,194
  • بازدید کلی : 2,472,786
  • کدهای اختصاصی

    الکسا