ملت دارن برنامه ریزی میکنن واسه عید برن آنتالیااونوقت بابای من از دستشویی اومده بیرون میگه واسه عید شلنگ دستشویی رو عوض میکنم دیگه خیس نشید

ﺳﻌﺪﯼ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﮔﻔﺘﻪ
" ﺍﯼ ﺳﺎﺭﺑﺎﻥ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺭﺍﻥ" ﮐﻪ ﻫﺮﮐﯽ ﻧﺪﻭﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺷﺘﺮﺍ 180 ﺗﺎ ﻣﯿﺮﻓﺘﻦ !
ﺷﻴﺮﺍﺯﻳﻪ ﺩﻳﮕﻪ ! ﺳﺮﻋﺖ ﺷﺘﺮ ﻭﺍﺳﺶ ﺯﻳﺎﺩﻩ

ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ داییم ﺍﯾﻨﺎ ﺑﯿﺎﻥﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻧﺬﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ داییت ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮﺵ ﺍﮔﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻣﯿﮕﯽ دایی ﺧﻮﺩﺕ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ
ﻫﺴﺘﯽ ﭼﺮﺍ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺍﻭﺭﺩﯼ
ﺍﮔﻪ ﮔﻞ ﺍﻭﺭﺩ ﻣﯿﮕﯽ دایی ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻠﯽ ﭼﺮﺍ ﮔﻞ ﺍﻭﺭﺩﯼ؟
ﻣﻨﻢﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ .ﺧﻼﺻﻪ دایی ﺍﻭﻣﺪ ﻭﺍﺳﻪ نذﺭﯼ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﯾﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ آﻭﺭﺩﺵ.
ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟؟؟ﺑﭽﻪ

 بقیه در ادامه مطلب

دختره زنگ میزنه پیتزا فروشی
میگه ببخشید یه دونه پیتزا می خواستم .فروشنده میگه:
به نام ...؟؟؟
دختره میگه وای خاک عالم ببخشید...
به نام خدا... یه دونه پیتزا می خواستم
:|
.
.
.
.
.
.
میگن فروشنده رفته زیر میز
نور که بهش میرسه
جیغ میکشه!!!
:| :|

کم کم داریم میرسیم به دوره ی :
” سلام ، جزوت تکمیله؟! ”
ویا ” ای بابا پس از کی بگیرم ”
و در بعضی از موارد
” کِی تکمیل میکنی بیام بگیرم

قبلنا تو کار یکی دخالت میکردیم میگفتن مگه تو رُ با اون تو یه قبر میذارن ولی الان با این قبرای

2 نفره و 3 نفره فک کنم دیگه اجازه دخالت داریم

بقیه در ادامه مطلب

پسر:سلام خوشکله افتخارمیدی؟
دختر:سلام چراکه نه خوبی؟
پسر:مرسی اسمت چیه؟ خوشکله!!!
دختر:شیما،ماشین داری؟
پسر:آره دارم،چطور؟
دختر:خوب پس بریم باماشینت دوربزنیم!!!
پسر:آخه نمیشه ...
دختر:چرانمیشه
پسر:چون ماشینم توی خونست!!!
دختر:عیبی نداره خوب برو بیارش
پسر:بازم نمیشه...
دختر:چرا،نکنه ماشین نداری...؟
پسر:نه،دارم ولی امشب عروسی داداشمه...!
دختر:ای جان،پس ماشینت عروس شده
پسر:نه!!!!
دختر:پس چی؟
پسر:آخه داداشم میخواد ریشاشو باهاش بزنه
دختر:کصـــــــــــــــــافط !!!

قابل توجه شما دانشجوی عزیز
واحد دانشگاهی دو حالت داره:
۱- واحد های سختو که نمیشه خوند
۲- واحد های آسون هم که ارزش خوندن نداره !

**********اس ام اس خنده دار**********

 
پسرها به خاطر دوستاشون حتی از عشقشون میگذرن
ولی دخترا برای اینکه پسری رو بدست بیارن آرزو میکنن که
سر به تن دخترای دیگه نباشه !

**********اس ام اس خنده دار**********

نوشته شده توسط shiva

 بقه در ادامه مطلب

ی روز لره دندونش درد میکرده میره دکتر

میگه اقای دکتر همروو بکش به جز اونی ک درد میکنه

دکتر میگه چرا؟

میگه بزار مثل سگ تنها بمونه

1_بعد مدتی تونستم با لیلی قرار بزارم.
تو خیابون ولیعصر.خیلی دلمون برای همدیگه تنگ شده بود.
میخواستیم همدیگرو بغل کنیم و چندتا ماچ ابدار رد و بدل کنیم.
خب خیلی تابلو بود.
یه فکری به ذهنم رسید،زود از پله های پل عابر پیاده بالا رفتیم وسطای پل وقتی مطمئن شدیم کسی نمیاد زود همدیگرو بغل کردیم و چندثانیه عقده هامونو خالی کردیم.
حالا هروقت از اون پل رد میشم به حماقتم میخندم.
آخه رو پل ما کسی رو نمیدیدم همه مارو میدین

******************
2_توی راهرو مترو دیدم کسی نیست دست انداختم گردن لیلی و دوتا ماچ آبدار ازش گرفتم
دیدم بلندگو میگه:خواهران و برادران خجالت بکشید لطفا عفت اسلامی رو رعایت کنید
کی تو مترو دوربین مدار بسته نصب کردن؟؟

***************
3_دونفر که پیدا شدن موندیم منو لیلی
خانومه گفت طــــــبــــقـــــــــــه دوم
فرصت رو غنمیت شماردم چندتا ماچ از لیلی گرفتم تو بغل هم بودیم
در یهو باز شد
چندنفر منتظر سوار شدن بودن تو آسانسور
ولی من طبقه همکف رو زده بودم

*************
4_ماشینم شاستی بلند بود
خوبیش این بود ماشینای اطراف توشو نمیتونستن ببینن
خب من بودم و لیلی
ولی قوتی تابلو ایست گشت ارشادو دیدم
فهمیدم ماشین گشت شاستی بلند تره

غضنفر زنگ می زنه رادیو می گه الو آقا اونجا رادیو است؟ مجری می گه بله بفرمایید.

 می پرسه آقا الان صدای من داره پخش می شه؟ مجری می گه بله بفرمایید. می پرسه: یعنی الان

 صدای من توی نونایی هم داره پخش می شه؟ مجری عصبانی می شه میگه آره دیگه حرفتو بزن.

 غضنفر می گه الو اکبر نون نخر مامانت خریده!

می دونی اگه پرشیا با ۲۰۶ ازدواج کنه بچشون چی میشه ؟ میشه فولکس آخه ازدواج فامیلی بوده بچه عقب مونده شده

غضنفر صبح یه لیوان خاکشیر میخوره، تا شب پشتک میزنه که ته‌نشین نشه!

بقیه در ادامه مطلب

نظر یادتو نره

به یک نفر گفتند: بابات به رحمت ایزدی پیوست! گفت: رحمت ایزدی دیگه کیه؟!...... گفتند نه.

 منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت...... گفت: منظورتون را نمی فهمم!!!..... گفتند: یعنی

 اینکه دار فانی را وداع گفت...... گفت:بازم نفهمیدم!....... گفتند:ای بابا...بابات رخت از این

دنیا بربست....... بازم نفهمید!...... آخر سر عصبانی شدند و گفتند : ابله...بابای خرت! مرد......

. گفت: خر ما که بابا نداشت!......خودش یکی بود

بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ایـــــزد / ای کاش جای گرفتنش، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که / مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن سیـنگل میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده / دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله / یا جوابِ ســؤالی که خیلی مشگله؟
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم / تـــو سالن امتحانات یه مُدلِ برده ام
یـهـو دیـدی برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ / کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم