loading...
سایت عاشقانه لحظه های خوش من و تو
*♥*♥*نویسنده سایت ما باشید*♥*♥*



سلام به سایت خودتون خوش اومدید

شما میتونین با فعالیت در انجمن و با گرفتن

و جمع کردن لایک،مدیریت انجمن رو برعهده بگیرن

کاربر برتر ما در انجمن باشید




ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلدل نوشته ها و مطالب عاشقانه خود را درلحظه های خوش من و توبه صورت رایگان منتشرکنیدویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلشما عزیزان میتوانید  عاشقانه های خودتون در لحظه های خوش من و تو به اسم خودتون بین هزاران بازدید کننده به اشتراک بگذارید!ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلبرای ارسال نوشته های خود به لینک زیر مراجعه کنید

و بعد از نوشتن متن خود و ارسال آن مطالب شما کمتر از یک روز در صفحه نخست سایت قرار خواهدگرفتویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلارسال پست جدید  کلیک کنویرایش پروفایل






آخرین ارسال های انجمن
roya22.ir بازدید : 369 جمعه 16 آبان 1393 نظرات (1)

عمو میشه تنها باهاتون صحبت کنم؟
و به گوشه ای از سالن اشاره کردم.
-خب بگو میشنوم. -عمو میشه تنها باهاتون صحبت کنم؟
و به گوشه ای از سالن اشاره کردم.
-خب بگو میشنوم

بقیه در ادامه مطلب

roya22.ir بازدید : 308 جمعه 16 آبان 1393 نظرات (0)

با ریموت قفل ماشینو باز کردمو سوار ماشین شدم......
وای خدا رم داره میترکه. حالا امشب باید چیکار کنم؟
انقد فکر های مختلف تو سرم چرخ زد که نفهمیدم کی رسیدم به خونه.
پیاده شدمو در خونه رو با کلید باز کردم......... به خونمون نگاه کردم....خونه ای که کلی از خاطراتم توش بود

 

بقیه در ادامه مطلب

elnaziii بازدید : 346 جمعه 16 آبان 1393 نظرات (0)

لاهاز زبون دریا
......................
از در اتاقش بیرون اومدمو با سرعت به سمت اتاقم دیویدم.
درو محکم بستمو تکیه دادم بهش و دستمو روی قلبم گذاشتم
-وای خدای من!اینکه همون یارو بود که تو ابدار خونه دیدم و بعد کلی زبون درازی روش اب ریختم

 

بقیه در ادامه مطلب

elnaziii بازدید : 314 جمعه 16 آبان 1393 نظرات (0)

شرکت طبقه20بود و متاسفانه اسانسورش شیشه ای بود که کل خیابون زیر پام بود.منم که ترس از ارتفاع دارم خدا بخیر بگذرونه!دکمه 20رو فشار دادم و چشمامو بستم و شروع کردم به صلوات فرستادن...ای بابا پس چرا نمیرسیم؟من دگه دارم خودمو خیس میکنم.مامان غلط کردم

 

بقیه در ادامه مطلب

elnaziii بازدید : 373 جمعه 09 آبان 1393 نظرات (2)

قسمت اول رمان دریا زندگی من

نوسینده فاطمه.ح1198 یاelnaziii

نظر یادتووووووووون نره

قسمتی از رمان:

 

بااحساس وول وول کردن چیزی روی گردنم عین برق گرفته ها از جام پریدم.میدونستم این شوخیهای بی مزه کار کسی نیست جز طرلان.
کرم ریختن عادت همیشگیش بود!انگشتشو اروم رو گردنم میکشید تا بیدار شم!اخه من روی گردنم خیلی حساسم......
اره اینطور بیدارم میکرد دیگه.....سادیسم داشت بچم طفلی!بلاخره بعد از کلی مالوندن چشمام دیدم شفاف شد.
-بیدار شدی؟
-اره دیگه بیدارم کردی گمشو از اتاقم بیرون!
-اخرشم یاد نگرفتی مثل ادم بگی لطفا از اتاقم خارج شو!
-هر وقت تو ادم شدی منم ادم میشم.
-من میرم پاییین تو هم زود بیا باید بری شرکت
و از اتاق خارج شد.

elnaziii بازدید : 336 جمعه 09 آبان 1393 نظرات (0)

سلااااااااااااااااااااااااااام


امیدوارم حالتون خوب باشه

 

    • این رمان رو تو هر سایتی که میخواید میتونید بذارید اما باذکر منبع سایت  لینک اصلی تاپیک رمان و نام نویسنده که  elnaziii هست.و بدون اینها شرعا حرام و غیر قانونی میباشد.و اینم ادرس تاپیک اصلی
    • http://roya2.rzb.ir/Forum/Catgory/99/Post/3722

 


من از امروز تصمیم گرفتم که شروع به نوشتن رمان کنم
و اما اولین رمان من که اسمش:دریای من هست نام گذاشتم
اما میترسم خوشتون نیاد
و ازتون خواهش میکنم که لایکم کنید
دوستوووون دارم

ین داستان در باره دختریه به نام دریا...دختری از جنس شیشه و خیلی شکننده اما اون خودشو پشت ماسکی مغرور پنهان کرده.....
داستان از جایی شروع میشه که دریا سعادت تک فرزند خانواده سعادت تو یه شرکت مهندسی مشغول به کار میشه و با رییس شرکت به نام کاوه اشنا میشه و کاوه کم کم دل به دریا میبنده.........اما ای کاش هیچوقت دل نمیبست
چون خانواده دریا اونو میخوان مجبور به ازدواج با پسر عموش کنن....... پسری که دریا همیشه ازش متنفر بوده.........
 

 

    • و ادرس تاپیک نقد اصلی:

 

 

    • و اینم جلد رمان

 

درباره ما
*♥*سلام عزیزان*♥* به سایت من خوش اومدین*♥* لحظه های خوشی را برای شما آرزومندم*♥* بهترین سایت عاشقانه*♥*
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما از ما چه می خواهید
    حمایت کنید از ما

    http://up.roya22.ir/up/roya2/Pictures/baner/banerasli/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A%20%D8%AA%D8%A8%D9%84%D9%8A%D8%BA.gif

    برای حمایت از ما 

    و دسترسی سریع به سایت ما

    کد زیر در امکانات سایت خود بزارید


    امکانات سایت
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/a9d262b96c86.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del22.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del33.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/9cd69f85be4d.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del55.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del222.png

    خانه تکونی

    خانه تکانی

    برای خانه تکانی دلم
    امروز وقت خوبی ست 
    چه سخت است پاکیزه کردن همه چیز
    اززدودن خاطره های کهنه گرفته
    تا شستن گردوغبار دلتنگی...
    روی طاقچه های تنهایی
    آه ! ای خدا! خانه تکانی چه سخت است!!!        
                    "م.بهنام"

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1873
  • کل نظرات : 808
  • افراد آنلاین : 267
  • تعداد اعضا : 1979
  • آی پی امروز : 503
  • آی پی دیروز : 400
  • بازدید امروز : 1,499
  • باردید دیروز : 2,819
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 1,499
  • بازدید ماه : 1,499
  • بازدید سال : 151,368
  • بازدید کلی : 2,538,960
  • کدهای اختصاصی

    الکسا