تا شعله هجران تو خاموش کنم
بر آتش دل ز صبر، سرپوش کنم
بسيار بکوشيدم و، نتوانستم
يک لحظه غم تو را فراموش کنم
اي کاش، دمي دهد امانم اين اشک
تا نقش تو را به ديده منقوش کنم
آخر چه شود، شبي به خوابم آئي
تا جام محبت تو را نوش کنم
بنشيني و، در برت، مرا بنشاني
تا زمزمة نوازشت گوش کنم
گر بار دگر مرا در آغوش کشي
صد بوسه بر آن دست و بر آن دوش کنم
سجاده تو، که ميدهد بوي تو را
.....................
بقیه شعر در ادامه مطلب
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !