loading...
سایت عاشقانه لحظه های خوش من و تو
*♥*♥*نویسنده سایت ما باشید*♥*♥*



سلام به سایت خودتون خوش اومدید

شما میتونین با فعالیت در انجمن و با گرفتن

و جمع کردن لایک،مدیریت انجمن رو برعهده بگیرن

کاربر برتر ما در انجمن باشید




ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلدل نوشته ها و مطالب عاشقانه خود را درلحظه های خوش من و توبه صورت رایگان منتشرکنیدویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلشما عزیزان میتوانید  عاشقانه های خودتون در لحظه های خوش من و تو به اسم خودتون بین هزاران بازدید کننده به اشتراک بگذارید!ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایلبرای ارسال نوشته های خود به لینک زیر مراجعه کنید

و بعد از نوشتن متن خود و ارسال آن مطالب شما کمتر از یک روز در صفحه نخست سایت قرار خواهدگرفتویرایش پروفایلویرایش پروفایلویرایش پروفایل

ویرایش پروفایلارسال پست جدید  کلیک کنویرایش پروفایل






آخرین ارسال های انجمن
hidden7211 بازدید : 312 سه شنبه 15 بهمن 1392 نظرات (3)

 

 

 

سلام عزیزان
میریم سراغ ادامه خاطرات
......سه روز بود که پیشش نرفته بودم ،تو این مدت با گوشی باهم در ارتباط بودیم و هر روز به بهانه های مختلف یکی دو ساعتی گوشیش خاموش بود.
حرفاش دیگه برام معنا و مفهومی نداشت،از اینکه بعضی وقتا میگفت دوست دارم و عاشقتم حالم به هم میخورد.
بعد سه روز دیگه بدون درد راه میرفتم(البته هنوزم باید استراحت میکردم ولی من حوصله نداشتم یه جا بشینم) دوس نداشتم برم پیش زهرا اما شارژم تموم شده بود و اونم میگف دلم برات تنگ شده و میخواد ببینم با یه دنیا نفرت ازش رفتم طرف خونشون ظهر بود و نمیخواستم وقتی از دیوار میرم بالا کسی ببینم ولی اون همش اصرار میکرد که زود بیا کارت دارم

سلام به وب من خوش اومدین ❤ نویسنده وب من باشید❤ با تشکر❤
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط در تاریخ 1392/11/23 و 19:48 دقیقه ارسال شده است

الهی من از متاهل بودن راضیم خیلی ام از خداتون باشهشکلک
بعدش اینکه خوبه اراده به خرج دادی
دخترایی مثل این زهرا جامعه رو به گند کشیدن اسم خودشونم گذاشتن ایرانی
ایرانی غیرت داره مسلمونه که البته فک کنم دختره مسلمون نبوده و نیست
شاید ایرانی نیست تابع ایرانه ایرانی اینطوری
خونم بجوش میاد بخدا جلو چشام بود میکشتمش

این نظر توسط ..... در تاریخ 1392/11/18 و 17:37 دقیقه ارسال شده است

همیشه داستاناتو دنبال میکردم تو 98لاو.
همیشه هم این سوال تو ذهنم بود که چقد این حرفا با خانواده ما جوره.
حالا که همه داستانتو تا اینجا خوندم میفهمم کی هستی.
فکر نکنم حدس زدن اینکه من کی هستم خیلی برات سخت باشه.
از اسمی که برام انتخاب کردی اصلا خوشم نمیاد.
ادامه بده. دوسدارم بقیشو هم بخونم.
پاسخ : ممنون
که داری داستانو دنبال میکنی
اگه یکی از شخصیت های داستانی
چه بد چه خوب اگه فک میکنی ناکسیا تو داستانش زیاده روی کرده
خوشحال میشیم داستانو از زبون خودت بگی
شاید ناکسیا اشتباه فکر کرده البته تو اون موقع که فکر میکنی بد درموردت نوشته
اگه ازت بد گفته و دوس نداری باشه به کاربری من admin پیام خصوصی
بده اون تیکه ای که نمیخای باشه بهم بگو بررسی میکنم و ویرایشش میکنم
ممنون

این نظر توسط نوید در تاریخ 1392/11/15 و 9:04 دقیقه ارسال شده است

دوستان تو این قسمت از وصف خیلی صحنه ها گذشتم تا مشکلی برای سایت پیش نیاد.
خودتون به بزرگواری خودتون ببخشید.
امیدوارم درک کنید که چی میگم.
پاسخ : مرسی ممنون


کد امنیتی رفرش
درباره ما
*♥*سلام عزیزان*♥* به سایت من خوش اومدین*♥* لحظه های خوشی را برای شما آرزومندم*♥* بهترین سایت عاشقانه*♥*
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما از ما چه می خواهید
    حمایت کنید از ما

    http://up.roya22.ir/up/roya2/Pictures/baner/banerasli/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A%20%D8%AA%D8%A8%D9%84%D9%8A%D8%BA.gif

    برای حمایت از ما 

    و دسترسی سریع به سایت ما

    کد زیر در امکانات سایت خود بزارید


    امکانات سایت
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/a9d262b96c86.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del22.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del33.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/9cd69f85be4d.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del55.png
    http://up.roya22.ir/up/roya2/t-anjoman/1/del222.png

    خانه تکونی

    خانه تکانی

    برای خانه تکانی دلم
    امروز وقت خوبی ست 
    چه سخت است پاکیزه کردن همه چیز
    اززدودن خاطره های کهنه گرفته
    تا شستن گردوغبار دلتنگی...
    روی طاقچه های تنهایی
    آه ! ای خدا! خانه تکانی چه سخت است!!!        
                    "م.بهنام"

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1873
  • کل نظرات : 808
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 1979
  • کاربران آنلاين
  • 01.mariontaiff
  • 02.davidvef
  • آی پی امروز : 436
  • آی پی دیروز : 383
  • بازدید امروز : 2,365
  • باردید دیروز : 1,531
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16,426
  • بازدید ماه : 46,897
  • بازدید سال : 146,140
  • بازدید کلی : 2,533,732
  • کدهای اختصاصی

    الکسا